عمره دانش آموزی

حج -آشنائی با اماکن زیارتی و تاریخی مکه و مدینه و...

عمره دانش آموزی

حج -آشنائی با اماکن زیارتی و تاریخی مکه و مدینه و...

عرفات

بسم الله الرحمن الرحیم

وز نهم، به عرفات برو و درآنجا توقف کن. وقوف! آری وقوف، رکود و درجا زدن درآنجا نیست، بلکه تحرک و نشاط است . وقوف درعرفات به منزله شناخت وعرفان است به معارف الهی. عرفات سرزمین اشک و دعاست . آنجا، مکانی است که خداوند به دلیل اشکها و دعاهای زائران به فرشتگان مباهات می کند. سرزمینی که گناهان در آن بخشیده می شوند.
عرفات سرزمینی است که به عرصات قیامت ماند که خلایق همه جمع اند وهر کس به دعا مشغول است و در انتظار رد و قبول، بیرون دروازه اند . باید بیابند تابه حرم" مشعر" راه یابند، تا نیابند به حرم راهشان نیست. آنگاه که پاک شوند، وارد حرم می شوند. خانه خدا پاک است ومیهمان روز نهم، به عرفات برو و درآنجا توقف کن. وقوف! آری وقوف، رکود و درجا زدن درآنجا نیست، بلکه تحرک و نشاط است . وقوف درعرفات به منزله شناخت وعرفان است به معارف الهی. عرفات سرزمین اشک و دعاست . آنجا، مکانی است که خداوند به دلیل اشکها و دعاهای زائران به فرشتگان مباهات می کند. سرزمینی که گناهان در آن بخشیده می شوند.
عرفات سرزمینی است که به عرصات قیامت ماند که خلایق همه جمع اند وهر کس به دعا مشغول است و در انتظار رد و قبول، بیرون دروازه اند . باید بیابند تابه حرم" مشعر" راه یابند، تا نیابند به حرم راهشان نیست. آنگاه که پاک شوند، وارد حرم می شوند. خانه خدا پاک است ومیهمان پاک می پذیرد.
 
واینک مولای عشق رو به آسمان ایستاده است و عاشقانه آماده دوئل ، آری دوئلی عاشقانه با اوست.
خداوندا! اجازه فرما تا دمى چند در برابرت به زانو درافتم و قطراتى از اقیانوس جان، نثار بارگاهت نمایم . خیال دورى راه تا درگاه جمالت ‏خسته و فرسوده‏ام کرده است...
 
*
ای مولای من، تویی که نعمت دادی، تویی که احسان کردی، تویی که به نیکی رفتار نمودی، تویی که کرامت فرمودی، تویی که فضیلت بخشیدی، تویی که فضل خود را به اتمام رسانیدی، تویی که روزی عطا فرمودی، تویی که کرم کردی، تویی که توانمندم ساختی، تویی که سرمایه ام دادی، تویی که پناه دادی، تویی که کفایت کردی، تویی که هدایت کردی، تویی که از گناه بازداشتی، تویی که گناهان را پوشانیدی، تویی که گناهان را بخشیدی، تویی که عذر پذیرفتی، تویی که مکنت و جاه بخشیدی، تویی که عزت دادی، تویی که پشتیبان بودی، تویی که اکرام کردی، بلند مرتبه ای پروردگارمن، ستایش جاودانه از آن توست و سپاس پیوسته تو را سزاست.
 
*
اما من، ای خدایم، به خطاهایم معترفم، پس بر من ببخشای! منم که گناه کردم، منم که خطا نمودم، منم که نادانی کردم، منم که به سوی گناه شتافتم، منم که وفا ننمودم، منم که پیمان شکستم، منم که به جرم خود اقرار کردم. بارالها! من بدان نعمات که مرا داده ای اذعان دارم، به گناهانم اعتراف کرده و از آنها باز می گردم، تو نیز مرا بیامرز.
*
ای کسی که گناه بندگان ، تو را ضرری نرساند و نیازی به طاعت ایشان نداری، هر کدام از بندگانت که کاری نیکو به جای آوردند، به توفیق و لطف توست، پس ستایش و حمد شایسته تو است.

خدایا، چون مرا فرمان دادی سرکشی نمودم و چون نهی کردی، آنچه را که نمی خواستی به جای آوردم. اینک این منم که نه دلیلی بر بی گناهی خود دارم که عذر بخواهم و نه نیروی آن دارم که از کسی یاری بخواهم. حال با کدامین اعضایم مقابل تو بایستم، آیا با گوشم ، چشمم ، زبانم  و یا پاهایم، آیا تمامی اینها نعمتهایی نیست که مرا عنایت فرموده ای و من با همه آنها نافرمانی کرده ام، ای مولای من، حجت و دلیل از آن توست و من محکومم.


* پروردگارا، مرا از زیر بار ذلت نفس رهایی ده و پیش از آن که زمان مرگم برسد ، از آلودگی شک وشرک پاکم کن. از تو یاری می جویم، یاریم کن، بر تو توکل می نمایم، مرا به حال خود وامگذار. تو را می خوانم، مرا نومید مساز، مشتاق فضل توام، محرومم مکن. خویشتن را به وجود پاکت منتسب می نمایم، دورم مگردان . مقیم درگاه توام، از خود نرانم.

* آن کس که تو را از دست داد، که را یافت و آن که ترا یافت که را از دست داد! به راستی که زیانکار است آن کس که به جای تو دیگری را برگزیند، بسی خسران زده است آن که بکوشد تا از تو جدا گردد . چگونه به غیر تو امیدوار شوم، در حالی که تو رشته احسان را نگسسته ای و چگونه نیاز خویش از درگاه غیر تو بطلبم و حال آن که عادت بخشندگی خویش را دگرگون نساخته ای.

* خدایا! چگونه ردای بینوایی به تن نکنم، در حالی که مرا در جایگاه فقرا نشانده ای و چگونه خویشتن را فقیر بنامم با آن که تو با بخشش خود بی نیازم ساخته ای

 پاک می پذیرد.
 
واینک مولای عشق رو به آسمان ایستاده است و عاشقانه آماده دوئل ، آری دوئلی عاشقانه با اوست.
خداوندا! اجازه فرما تا دمى چند در برابرت به زانو درافتم و قطراتى از اقیانوس جان، نثار بارگاهت نمایم . خیال دورى راه تا درگاه جمالت ‏خسته و فرسوده‏ام کرده است...
 
*
ای مولای من، تویی که نعمت دادی، تویی که احسان کردی، تویی که به نیکی رفتار نمودی، تویی که کرامت فرمودی، تویی که فضیلت بخشیدی، تویی که فضل خود را به اتمام رسانیدی، تویی که روزی عطا فرمودی، تویی که کرم کردی، تویی که توانمندم ساختی، تویی که سرمایه ام دادی، تویی که پناه دادی، تویی که کفایت کردی، تویی که هدایت کردی، تویی که از گناه بازداشتی، تویی که گناهان را پوشانیدی، تویی که گناهان را بخشیدی، تویی که عذر پذیرفتی، تویی که مکنت و جاه بخشیدی، تویی که عزت دادی، تویی که پشتیبان بودی، تویی که اکرام کردی، بلند مرتبه ای پروردگارمن، ستایش جاودانه از آن توست و سپاس پیوسته تو را سزاست.
 
*
اما من، ای خدایم، به خطاهایم معترفم، پس بر من ببخشای! منم که گناه کردم، منم که خطا نمودم، منم که نادانی کردم، منم که به سوی گناه شتافتم، منم که وفا ننمودم، منم که پیمان شکستم، منم که به جرم خود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد